معنی فارسی prefract

B1

پیش‌شکاف، شکافتن یا تقسیم ماده قبل از استفاده اصلی آن.

To pre-split or fracture before the main use or application.

example
معنی(example):

دانشمند می‌خواست تا بلور را پیش‌شکاف کند تا خواص منحصر به فرد آن را مطالعه کند.

مثال:

The scientist wanted to prefract the crystal to study its unique properties.

معنی(example):

گاهی اوقات مهندسان مواد را پیش‌شکاف می‌کنند تا از خرابی در حین استفاده جلوگیری کنند.

مثال:

Sometimes engineers prefract materials to prevent breakdown during use.

معنی فارسی کلمه prefract

: معنی prefract به فارسی

پیش‌شکاف، شکافتن یا تقسیم ماده قبل از استفاده اصلی آن.