معنی فارسی pregnability
B1قابلیت باردار شدن یا محقق شدن بارداری در یک موجود زنده.
The quality or state of being capable of becoming pregnant.
- NOUN
example
معنی(example):
قابلیت بارداری این گونه از طریق زادآوری موفق نشان داده شد.
مثال:
The pregnability of the species was demonstrated through successful breeding.
معنی(example):
قابلیت باروری او موضوعی نگران کننده برای تیم پزشکی بود.
مثال:
Her pregnability was a topic of concern for the medical team.
معنی فارسی کلمه pregnability
:
قابلیت باردار شدن یا محقق شدن بارداری در یک موجود زنده.