معنی فارسی pregracile

B2

مدل‌هایی از موجودات یا گیاهان که به دلیل ویژگی‌ها و ساختارهای ظریف و حساس خود، نیاز به مراقبت ویژه‌ای دارند.

Referring to organisms that are notably slender or delicate, often requiring protection.

example
معنی(example):

گونه‌های پرگراسیل گیاهان لطیف‌تر هستند و نیاز به مراقبت دقیقی دارند.

مثال:

The pregracile species of plants are more delicate and require careful handling.

معنی(example):

در طبیعت، حیوانات پرگراسیل به دلیل ظرافتشان در خطر بیشتری هستند.

مثال:

In nature, pregracile animals are at a higher risk due to their fragility.

معنی فارسی کلمه pregracile

: معنی pregracile به فارسی

مدل‌هایی از موجودات یا گیاهان که به دلیل ویژگی‌ها و ساختارهای ظریف و حساس خود، نیاز به مراقبت ویژه‌ای دارند.