معنی فارسی pregolden
B1دورانی که در آن پیشرفتها و موفقیتها در زمینهای خاص، بهویژه فناوری، به اوج خود رسیدند.
A term referring to a period noted for its prominence or excellence prior to a significant change.
- OTHER
example
معنی(example):
دوران پرگلدن اینترنت با رشد سریع مشخص میشد.
مثال:
The pregolden age of the internet was characterized by rapid growth.
معنی(example):
در دوران پرگلدن، نوآوریهای زیادی معرفی شدند.
مثال:
In the pregolden era, many innovations were introduced.
معنی فارسی کلمه pregolden
:
دورانی که در آن پیشرفتها و موفقیتها در زمینهای خاص، بهویژه فناوری، به اوج خود رسیدند.