معنی فارسی pregnantness

B1

وضعیت یا حالت باردار بودن.

The state or condition of being pregnant.

example
معنی(example):

بارداری می‌تواند تغییرات عاطفی متنوعی را به همراه داشته باشد.

مثال:

Pregnantness can bring about a range of emotional changes.

معنی(example):

وضعیت بارداری باعث شد تا همه محتاط‌تر شوند.

مثال:

The pregnantness of the situation made everyone more cautious.

معنی فارسی کلمه pregnantness

: معنی pregnantness به فارسی

وضعیت یا حالت باردار بودن.