معنی فارسی pregraded
B1مقالاتی که قبل از ارزیابی نهایی ارزیابی شدهاند و نقاط قوت و ضعف آنها مشخص شده است.
Essays or works that have been assessed prior to final grading.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
مقالههای پیشدرجاته زمان معلم را در تصحیح صرفهجویی کرد.
مثال:
The pregraded essays saved the teacher time in marking.
معنی(example):
او با دریافت بازخورد پیشدرجاته قبل از ارسال نهایی احساس راحتی کرد.
مثال:
He felt relieved to receive pregraded feedback before the final submission.
معنی فارسی کلمه pregraded
:
مقالاتی که قبل از ارزیابی نهایی ارزیابی شدهاند و نقاط قوت و ضعف آنها مشخص شده است.