معنی فارسی pregraduation
B1مراحلی که قبل از فارغالتحصیلی طی میشود، مانند جشنها و مراسمها.
Events or activities taking place before graduation.
- NOUN
example
معنی(example):
جشن پیشفارغالتحصیلی دستاوردهای آینده دانشجویان را جشن گرفت.
مثال:
The pregraduation party celebrated the students’ upcoming achievements.
معنی(example):
او به یک مراسم پیشفارغالتحصیلی شرکت کرد تا برای روز بزرگش آماده شود.
مثال:
She attended a pregraduation ceremony to prepare for her big day.
معنی فارسی کلمه pregraduation
:
مراحلی که قبل از فارغالتحصیلی طی میشود، مانند جشنها و مراسمها.