معنی فارسی pregreeting
B1خوشآمدگویی اولیه که قبل از شروع یک رویداد برای ایجاد فضایی دوستانه انجام میشود.
An initial greeting that occurs before an event starts to establish a welcoming atmosphere.
- NOUN
example
معنی(example):
پیشخوشآمدگویی لحن دوستانهای برای گردهمایی فراهم کرد.
مثال:
The pregreeting set a friendly tone for the gathering.
معنی(example):
یک پیشخوشآمدگویی گرم میتواند به شرکتکنندگان جدید حس خوشامدگویی بدهد.
مثال:
A warm pregreeting can make new participants feel welcome.
معنی فارسی کلمه pregreeting
:
خوشآمدگویی اولیه که قبل از شروع یک رویداد برای ایجاد فضایی دوستانه انجام میشود.