معنی فارسی preheater
B2پیشگرمکن، وسیلهای که برای گرم کردن مواد قبل از انجام فرآیند اصلی استفاده میشود.
A device or system that heats air or fluids before they are used in a process.
- NOUN
example
معنی(example):
کارخانه یک پیشگرمکن نصب کرد تا کارایی را بهبود بخشد.
مثال:
The factory installed a preheater to improve efficiency.
معنی(example):
پیشگرمکن هوارا قبل از ورود به کوره گرم میکند.
مثال:
The preheater warms the air before it enters the furnace.
معنی فارسی کلمه preheater
:
پیشگرمکن، وسیلهای که برای گرم کردن مواد قبل از انجام فرآیند اصلی استفاده میشود.