معنی فارسی preimbued
B1پیشآغشته به معنی مواجهه یا پر شدن قبلی از ویژگی خاصی است.
Having been imbued or inspired with a quality beforehand.
- VERB
example
معنی(example):
بوم به رنگی زنده پیشآغشته شده بود.
مثال:
The canvas was preimbued with a vibrant color.
معنی(example):
روایت احساس میکرد که با حس فوریت پیشآغشته شده است.
مثال:
The narrative felt preimbued with a sense of urgency.
معنی فارسی کلمه preimbued
:
پیشآغشته به معنی مواجهه یا پر شدن قبلی از ویژگی خاصی است.