معنی فارسی preincorporate
B1پیشادغام، ادغام یا وارد کردن اطلاعات، نظرات یا دادهها قبل از مرحله نهایی.
To incorporate something in advance, often referring to ideas or structures.
- VERB
example
معنی(example):
برای پیشادغام ایدهها، ابتدا بازخورد را جمعآوری خواهیم کرد.
مثال:
To preincorporate the ideas, we will gather feedback first.
معنی(example):
آنها تصمیم گرفتند تغییرات را پیشادغام کنند.
مثال:
They decided to preincorporate changes to the design.
معنی فارسی کلمه preincorporate
:
پیشادغام، ادغام یا وارد کردن اطلاعات، نظرات یا دادهها قبل از مرحله نهایی.