معنی فارسی preindependence

B1

پیش استقلال، مرحله‌ای است که یک ملت قبل از دستیابی به استقلال واقعی در آن قرار دارد.

The period or state prior to gaining independence, often involving social and political movements.

example
معنی(example):

آن‌ها با برگزاری تجمع و سخنرانی‌ها جشن پیش استقلال را برگزار کردند.

مثال:

They celebrated preindependence with a rally and speeches.

معنی(example):

جنبش‌های پیش استقلال معمولاً بر هویت ملی تمرکز می‌کنند.

مثال:

Preindependence movements often focus on national identity.

معنی فارسی کلمه preindependence

: معنی preindependence به فارسی

پیش استقلال، مرحله‌ای است که یک ملت قبل از دستیابی به استقلال واقعی در آن قرار دارد.