معنی فارسی preindependently

B1

به معنای انجام کاری به صورت مستقل قبل از یک رویداد یا وضعیت خاص است.

Referring to actions taken independently before a certain event or condition.

example
معنی(example):

او به صورت مستقل کار کرد تا مهارت‌های خود را قبل از پروژه بزرگ بهبود بخشد.

مثال:

She worked preindependently to improve her skills before the big project.

معنی(example):

دانش‌آموزان به طور مستقل برای امتحان ورودی آماده شدند.

مثال:

The students prepared preindependently for the entrance exam.

معنی فارسی کلمه preindependently

: معنی preindependently به فارسی

به معنای انجام کاری به صورت مستقل قبل از یک رویداد یا وضعیت خاص است.