معنی فارسی preindicant
B1به معنای علامتها یا نشانههایی است که قبل از وقوع یک رویداد یا وضعیت خاص مشاهده میشود.
Referring to signs or indications that occur prior to a specific event or condition.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
پزشک علائم پیشنشانگر را قبل از ایجاد تشخیص یادداشت کرد.
مثال:
The doctor noted the preindicant symptoms before making a diagnosis.
معنی(example):
در این مطالعه، چندین عامل پیشنشانگر شناسایی شدند.
مثال:
In the study, several preindicant factors were identified.
معنی فارسی کلمه preindicant
:
به معنای علامتها یا نشانههایی است که قبل از وقوع یک رویداد یا وضعیت خاص مشاهده میشود.