معنی فارسی preindicated
B1به معنای نتایج یا نشانههایی است که قبلاً شناخته یا مشخص شدهاند.
Indicated or pointed out beforehand, especially in reference to results or guidelines.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رهنمودهای پیشنمایش شده به دقت در طول پروژه دنبال شدند.
مثال:
The preindicated guidelines were followed closely during the project.
معنی(example):
نتایج پیشنمایش شده با ذینفعان به اشتراک گذاشته شد.
مثال:
The preindicated results were shared with the stakeholders.
معنی فارسی کلمه preindicated
:
به معنای نتایج یا نشانههایی است که قبلاً شناخته یا مشخص شدهاند.