معنی فارسی preindication
B1پیشنمایش؛ نشانه یا علامتی که نشان میدهد چیزی احتمالاً در آینده رخ خواهد داد.
An indication or sign that something is likely to happen in the future.
- NOUN
example
معنی(example):
پیشنمایش پیشبینی آب و هوا امروز بارش باران را پیشبینی میکند.
مثال:
The preindication of the weather forecast suggests rain tomorrow.
معنی(example):
نشانهای از تغییرات در اقتصاد وجود داشت.
مثال:
There was a preindication of the changes in the economy.
معنی فارسی کلمه preindication
:
پیشنمایش؛ نشانه یا علامتی که نشان میدهد چیزی احتمالاً در آینده رخ خواهد داد.