معنی فارسی preindulgent
B1به معنای شخصی که به خود را قبل از موعد indulge میکند، بهگونهای که نتایج غیرمطلوبی داشته باشد.
Characterized by indulging in behaviors or habits too early or excessively.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
آنها در فصل تعطیلات نسبت به رژیم غذایی خود indulgent بودند.
مثال:
They were preindulgent during the holiday season with their diets.
معنی(example):
او یک سبک زندگی indulgent پیش از موعد دارد که به بسیاری از راحتیها منجر میشود.
مثال:
He has a preindulgent lifestyle that leads to many comforts.
معنی فارسی کلمه preindulgent
:
به معنای شخصی که به خود را قبل از موعد indulge میکند، بهگونهای که نتایج غیرمطلوبی داشته باشد.