معنی فارسی prekindling
B1پیش سوزاندن به فرایند آمادهسازی آتش قبل از نیاز اشاره دارد.
The process of preparing or igniting a fire in advance.
- NOUN
example
معنی(example):
پیش سوزاندن آتش شب را لذتبخشتر کرد.
مثال:
Prekindling the fire made the evening more enjoyable.
معنی(example):
پیش سوزاندن میتواند زمان را در هنگام شروع آتش صرفهجویی کند.
مثال:
Prekindling can save time when starting a fire.
معنی فارسی کلمه prekindling
:
پیش سوزاندن به فرایند آمادهسازی آتش قبل از نیاز اشاره دارد.