معنی فارسی preknew

B1

پیش‌دانسته، به معنای دانستن یا داشتن اطلاعی از چیزی قبل از وقوع آن.

To have prior knowledge or awareness of something.

example
معنی(example):

او از قبل می‌دانست که او دیر می‌رسد.

مثال:

She preknew that he would arrive late.

معنی(example):

او از قبل احساسی درباره نتیجه داشت.

مثال:

He had a preknew feeling about the outcome.

معنی فارسی کلمه preknew

: معنی preknew به فارسی

پیش‌دانسته، به معنای دانستن یا داشتن اطلاعی از چیزی قبل از وقوع آن.