معنی فارسی preknow

B1

دانستن یا انتظار داشتن چیزی قبل از وقوع آن.

To know something beforehand.

example
معنی(example):

شاید از قبل جواب را می‌دانستید اگر به سختی مطالعه کرده‌اید.

مثال:

You might preknow the answer if you studied hard.

معنی(example):

برخی افراد ادعا می‌کنند که می‌توانند نتایج بازی را از قبل بدانند.

مثال:

Some people claim they can preknow the results of the game.

معنی فارسی کلمه preknow

: معنی preknow به فارسی

دانستن یا انتظار داشتن چیزی قبل از وقوع آن.