معنی فارسی premegalithic
B2دورهای که قبل از ساخت سازههای بزرگ و غولآسا است.
Referring to the time before the construction of large stone monuments.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
دوره پیشمگالیتی شاهد معماری کمتر بزرگی بود.
مثال:
The premegalithic period saw less monumental architecture.
معنی(example):
آثار به جای مانده از دوره پیشمگالیتی به ما کمک میکنند تا زندگی انسانهای اولیه را درک کنیم.
مثال:
Artifacts from the premegalithic era help us understand early human life.
معنی فارسی کلمه premegalithic
:
دورهای که قبل از ساخت سازههای بزرگ و غولآسا است.