معنی فارسی premeditator
B1شخصی که قبل از عمل یا تصمیمها به دقت فکر و برنامهریزی میکند.
One who plans actions or decisions in advance.
- NOUN
example
معنی(example):
یک پیشاندیشنده به دقت همه گزینهها را قبل از اتخاذ تصمیم بررسی میکند.
مثال:
A premeditator carefully considers all options before making a choice.
معنی(example):
پیشاندیشنده بهترین تصمیم را پس از تفکر زیاد گرفت.
مثال:
The premeditator made the best decision after much contemplation.
معنی فارسی کلمه premeditator
:
شخصی که قبل از عمل یا تصمیمها به دقت فکر و برنامهریزی میکند.