معنی فارسی premenstrual
B1 /pɹiˈmɛnstɹ(əw)əl/مرحله‌ای که قبل از قاعدگی آغاز می‌شود و ممکن است علائم جسمی و عاطفی را به همراه داشته باشد.
Relating to the time just before menstruation, often associated with physical and emotional symptoms.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Occurring in the time period during the menstrual cycle leading up to the beginning of menstruation.
معنی(adjective):
Relating to the time period in a girl's life prior to her first experience of menstruation; prepubescent.
example
معنی(example):
او معمولاً در مرحله پیش از قاعدگی نوسانات خلق و خو را تجربه می‌کند.
مثال:
She often experiences mood swings during her premenstrual phase.
معنی(example):
بسیاری از زنان در دوره پیش از قاعدگی علائمی دارند.
مثال:
Many women have symptoms during the premenstrual period.
معنی فارسی کلمه premenstrual
:
مرحله‌ای که قبل از قاعدگی آغاز می‌شود و ممکن است علائم جسمی و عاطفی را به همراه داشته باشد.
