معنی فارسی premenstrual syndrome
B2گروهی از علائم جسمی و روانی که در دوره پیش از قاعدگی ظاهر می‌شوند.
A collection of physical and emotional symptoms that occur before menstruation.
- noun
noun
معنی(noun):
The physical and psychological malaise experienced by many women between ovulation and the onset of menstruation; premenstrual tension.
example
معنی(example):
او هر ماه از سندروم پیش از قاعدگی رنج می‌برد.
مثال:
She suffers from premenstrual syndrome every month.
معنی(example):
سندروم پیش از قاعدگی می‌تواند علائمی مانند تحریک‌پذیری و نفخ را شامل شود.
مثال:
Premenstrual syndrome can include symptoms like irritability and bloating.
معنی فارسی کلمه premenstrual syndrome
:
گروهی از علائم جسمی و روانی که در دوره پیش از قاعدگی ظاهر می‌شوند.
