معنی فارسی premiated
B2پاداشدادهشده، به کارهایی اشاره دارد که جایزه یا تقدیر دریافت کردهاند.
Having received a prize or award.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
پروژههای پاداشدادهشده، نوآوری و خلاقیت را به نمایش گذاشتند.
مثال:
The premiated projects showcased innovation and creativity.
معنی(example):
تمام آثار پاداشدادهشده در نمایشگاه سالانه به نمایش درآمدند.
مثال:
All premiated works were displayed at the annual exhibition.
معنی فارسی کلمه premiated
:
پاداشدادهشده، به کارهایی اشاره دارد که جایزه یا تقدیر دریافت کردهاند.