معنی فارسی premycotic

B2

پیش‌میکوتیک، حالتی است که پیش از وقوع عفونت‌های قارچی در بدن ایجاد می‌شود.

Relating to the stage before a mycotic infection occurs.

example
معنی(example):

پزشک مرحله پیش‌میکوتیک بیماری را توضیح داد.

مثال:

The doctor explained the premycotic stage of the illness.

معنی(example):

درک شرایط پیش‌میکوتیک می‌تواند به تشخیص زودهنگام کمک کند.

مثال:

Understanding premycotic conditions can aid in early diagnosis.

معنی فارسی کلمه premycotic

: معنی premycotic به فارسی

پیش‌میکوتیک، حالتی است که پیش از وقوع عفونت‌های قارچی در بدن ایجاد می‌شود.