معنی فارسی premillennialise

B1

پیش‌هزاره‌ای کردن، تبدیل کردن مفاهیم به دیدگاه‌های پیش‌هزاره‌ای.

To adapt or transform beliefs or teachings to a premillennial perspective.

example
معنی(example):

برخی از کلیساها تصمیم می‌گیرند آموزش‌هایشان را پیش‌هزاره‌ای کنند.

مثال:

Some churches choose to premillennialise their teachings.

معنی(example):

الهیدانان ممکن است به دنبال پیش‌هزاره‌ای کردن دکترین‌های سنتی باشند.

مثال:

Theologians may seek to premillennialise traditional doctrines.

معنی فارسی کلمه premillennialise

: معنی premillennialise به فارسی

پیش‌هزاره‌ای کردن، تبدیل کردن مفاهیم به دیدگاه‌های پیش‌هزاره‌ای.