معنی فارسی premorning

B1

به زمان قبل از صبح یا در اوایل ساعات صبح اشاره دارد.

Referring to the time just before morning.

example
معنی(example):

هنوز صبح زود بود که صداهای شهر شروع به بلند شدن کردند.

مثال:

It was still premorning when the sounds of the city began to rise.

معنی(example):

در ساعات صبح زود، جهان ساکت و آرام بود.

مثال:

In the premorning hours, the world was quiet and peaceful.

معنی فارسی کلمه premorning

: معنی premorning به فارسی

به زمان قبل از صبح یا در اوایل ساعات صبح اشاره دارد.