معنی فارسی prenominical

B1

پیش‌نامزدی به ویژگی‌ها و مشخصات مربوط به انتخاب نامزدهای احتمالی اشاره دارد.

Relating to the pre-nomination process or criteria utilized for selecting candidates.

example
معنی(example):

فاز پیش‌نامزدی معمولاً می‌تواند نامزدهای نهایی را تعیین کند.

مثال:

The prenominical phase can often determine the final nominees.

معنی(example):

او بر معیارهای پیش‌نامزدی برای انتخاب متمرکز شد.

مثال:

He focused on prenominical criteria for the selection.

معنی فارسی کلمه prenominical

: معنی prenominical به فارسی

پیش‌نامزدی به ویژگی‌ها و مشخصات مربوط به انتخاب نامزدهای احتمالی اشاره دارد.