معنی فارسی prenomination

B1

پیش‌نامزدی مرحله‌ای است که در آن نامزدهای احتمالی برای نامزدی بررسی می‌شوند.

The process or period in which candidates are selected prior to the official nomination.

example
معنی(example):

جلسه پیش‌نامزدی هفته گذشته برگزار شد.

مثال:

The prenomination meeting was held last week.

معنی(example):

در طول پیش‌نامزدی، آنها درباره نامزدهای احتمالی بحث کردند.

مثال:

During prenomination, they discussed potential candidates.

معنی فارسی کلمه prenomination

: معنی prenomination به فارسی

پیش‌نامزدی مرحله‌ای است که در آن نامزدهای احتمالی برای نامزدی بررسی می‌شوند.