معنی فارسی prenoting
B1پیشذکر، اشارهکردن به یک موضوع یا رویداد قبل از وقوع آن، به منظور آمادهسازی یا برنامهریزی.
The act of mentioning or noting something in advance.
- OTHER
example
معنی(example):
او تغییرات در برنامه را پیشذکر میکند.
مثال:
She is prenoting the changes in the schedule.
معنی(example):
پیشذکر رویدادها میتواند به ما کمک کند بهتر آماده شویم.
مثال:
Prenoting events can help us prepare better.
معنی فارسی کلمه prenoting
:
پیشذکر، اشارهکردن به یک موضوع یا رویداد قبل از وقوع آن، به منظور آمادهسازی یا برنامهریزی.