معنی فارسی preobedient

B1

رفتاری که نشان‌دهنده تمایل به اطاعت قبل از انتظار کامل اطاعت است.

Exhibiting willingness to follow instructions before full obedience is anticipated.

example
معنی(example):

کودک پیش‌اطاعت به راحتی از دستورات پیروی می‌کند.

مثال:

The preobedient child follows instructions readily.

معنی(example):

والدین رفتارهای پیش‌اطاعت را در کودکانشان در سنین پایین جستجو می‌کنند.

مثال:

Parents seek preobedient behaviors in their children at an early age.

معنی فارسی کلمه preobedient

: معنی preobedient به فارسی

رفتاری که نشان‌دهنده تمایل به اطاعت قبل از انتظار کامل اطاعت است.