معنی فارسی preobliging

B1

پیش‌متعهدکننده به معنای نشان دادن تمایل یا الزامی برای کمک یا انجام کاری قبل از اینکه نیاز به آن احساس شود.

Demonstrating a readiness or obligation to help in advance of a request.

example
معنی(example):

طبیعت پیش‌متعهدکننده قرارداد اطمینان حاصل کرد که همه طرف‌ها راضی هستند.

مثال:

The preobliging nature of the contract ensured all parties were satisfied.

معنی(example):

نگرش پیش‌متعهدکننده او به حل سوءتفاهم‌ها کمک کرد.

مثال:

Her preobliging attitude helped in clearing the misunderstandings.

معنی فارسی کلمه preobliging

: معنی preobliging به فارسی

پیش‌متعهدکننده به معنای نشان دادن تمایل یا الزامی برای کمک یا انجام کاری قبل از اینکه نیاز به آن احساس شود.