معنی فارسی preobstruct

B1

پیش‌موانع کردن، جلوگیری از چیزی که ممکن است در آینده پیش بیاید.

To obstruct or hinder something before it occurs.

example
معنی(example):

کارهای ساختمانی ممکن است ترافیک را پیش‌موانع کند.

مثال:

The construction work might preobstruct the traffic.

معنی(example):

باید بررسی کنیم که آیا هرگونه به‌روزرسانی ممکن است برنامه‌های ما را پیش‌موانع کند.

مثال:

We need to check if any updates could preobstruct our plans.

معنی فارسی کلمه preobstruct

: معنی preobstruct به فارسی

پیش‌موانع کردن، جلوگیری از چیزی که ممکن است در آینده پیش بیاید.