معنی فارسی preobstruction

B1

پیش‌موانع، مانع یا مشکلی است که قبل از وقوع یک حالت یا فعالیت به وجود می‌آید.

An obstruction occurring in advance of something proceeding.

example
معنی(example):

پیش‌موانع جاده باعث تاخیرهای قابل توجهی شد.

مثال:

The preobstruction of the road caused significant delays.

معنی(example):

با پیش‌موانعی مواجه شدیم که پیشرفت ما را متوقف کرد.

مثال:

We faced a preobstruction that halted our progress.

معنی فارسی کلمه preobstruction

: معنی preobstruction به فارسی

پیش‌موانع، مانع یا مشکلی است که قبل از وقوع یک حالت یا فعالیت به وجود می‌آید.