معنی فارسی preobvious
B1قبل از اینکه به وضوح فهمیده شود، به چیزی اشاره دارد که به وضوح و بدون نیاز به توضیحات اضافی قابل درک است.
So obvious that it requires no explanation.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
پاسخ معما برای همه در اتاق پیشواضح بود.
مثال:
The answer to the riddle was preobvious to everyone in the room.
معنی(example):
گاهی اوقات آنچه که پیشواضح به نظر میرسد، در واقع پیچیدهتر است.
مثال:
Sometimes what seems preobvious is actually more complex.
معنی فارسی کلمه preobvious
:
قبل از اینکه به وضوح فهمیده شود، به چیزی اشاره دارد که به وضوح و بدون نیاز به توضیحات اضافی قابل درک است.