معنی فارسی preoppression

B1

سرکوب یا تحت فشار قرار دادن یک گروه یا فرد پیش از وقوع اقدامات ضد آنها

Oppression or suppression that occurs before specific actions are taken.

example
معنی(example):

سرکوب پیشین هر گروهی ناعدلانه است.

مثال:

Preoppression of any group is unjust.

معنی(example):

باید به سرکوب پیشین در جامعه‌مان رسیدگی کنیم.

مثال:

We must address the preoppression in our society.

معنی فارسی کلمه preoppression

: معنی preoppression به فارسی

سرکوب یا تحت فشار قرار دادن یک گروه یا فرد پیش از وقوع اقدامات ضد آنها