معنی فارسی preoppress
B1به شکل پیشین تحت فشار قرار دادن یا سرکوب کردن گروهها یا افراد
To oppress in advance or prevent freedom before it occurs.
- VERB
example
معنی(example):
آنها از اینکه قوانین جدید ممکن است گروههای خاصی را تحت فشار قرار دهد، ترس داشتند.
مثال:
They feared that the new laws would preoppress certain groups.
معنی(example):
دولت به فشار بر دگراندیشان متهم شد.
مثال:
The government was accused of preoppressing dissenters.
معنی فارسی کلمه preoppress
:
به شکل پیشین تحت فشار قرار دادن یا سرکوب کردن گروهها یا افراد