معنی فارسی preoverthrown
B1به معنای سرنگونی چیزی قبل از وقوع آن تغییر یا رویداد.
Something that has been overthrown in anticipation of future changes or events.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
سیاستها قبل از انتخابات به طور غیرمستقیم سرنگون شده بودند.
مثال:
The policies had been preoverthrown before the election.
معنی(example):
او توسط بسیاری قبل از کنارهگیریاش به عنوان شخصی از پیش سرنگون شده در نظر گرفته میشد.
مثال:
He was considered preoverthrown by many before he stepped down.
معنی فارسی کلمه preoverthrown
:
به معنای سرنگونی چیزی قبل از وقوع آن تغییر یا رویداد.