معنی فارسی preparoxysmal

B1

علائم یا نشانه‌هایی که قبل از بروز حمله یا بیماری ایجاد می‌شوند.

Referring to symptoms that occur before a major event or crisis, especially in a medical context.

example
معنی(example):

علائم پیش از حمله می‌توانند برای بیماران گیج‌کننده باشند.

مثال:

The preparoxysmal symptoms can be confusing for patients.

معنی(example):

شناسایی علائم پیش از حمله برای اقدام به موقع حائز اهمیت است.

مثال:

Identifying preparoxysmal signs is crucial for timely intervention.

معنی فارسی کلمه preparoxysmal

: معنی preparoxysmal به فارسی

علائم یا نشانه‌هایی که قبل از بروز حمله یا بیماری ایجاد می‌شوند.