معنی فارسی prepartake

B1

قبل از مشارکت یا شرکت در یک فعالیت، از پیش در آن شرکت کردن.

To take part or engage in an activity before the main event or occasion.

example
معنی(example):

شما باید قبل از شرکت در نظرسنجی، در آن مشارکت کنید.

مثال:

You need to prepartake in the survey to provide your feedback.

معنی(example):

مهم است که قبل از جلسه در بحث‌ها مشارکت کنید.

مثال:

It's important to prepartake in discussions before the meeting.

معنی فارسی کلمه prepartake

: معنی prepartake به فارسی

قبل از مشارکت یا شرکت در یک فعالیت، از پیش در آن شرکت کردن.