معنی فارسی prepaving
B1عمل آمادهسازی سطح قبل از آسفالت یا کارهای ساخت و ساز.
The action of preparing a surface prior to paving.
- VERB
example
معنی(example):
آنها در حال آمادهسازی جاده برای مرکز خرید جدید هستند.
مثال:
They are prepaving the road for the new shopping center.
معنی(example):
آمادهسازی این منطقه برای کارهای ساختمانی ضروری بود.
مثال:
Prepaving the area was necessary for the construction work.
معنی فارسی کلمه prepaving
:
عمل آمادهسازی سطح قبل از آسفالت یا کارهای ساخت و ساز.