معنی فارسی prepd

B1

اصطلاح غیررسمی به معنای آماده بودن یا قرار گرفتن در وضعیت آماده برای انجام یک کار خاص.

Slang term meaning to be prepared or set up for something.

example
معنی(example):

او برای امتحان با مطالعه گسترده آماده شده بود.

مثال:

He was prepd for the exam with extensive study.

معنی(example):

آمادگی او باعث شد که در مسابقه بهتر عمل کند.

مثال:

Being prepd helped her perform better in the competition.

معنی فارسی کلمه prepd

: معنی prepd به فارسی

اصطلاح غیررسمی به معنای آماده بودن یا قرار گرفتن در وضعیت آماده برای انجام یک کار خاص.