معنی فارسی prepositorial
B2مرتبط با پیشگذاشتن، اشاره به ساختار و ارزیابی اطلاعات.
Relating to preposition, indicating a structured and evaluative context.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رویکرد پیشگذاشته، اهمیت ساختار را برجسته کرد.
مثال:
The prepositorial approach highlighted the importance of structure.
معنی(example):
در زمینه پیشگذاشته، وضوح ضروری است.
مثال:
In a prepositorial context, clarity is essential.
معنی فارسی کلمه prepositorial
:
مرتبط با پیشگذاشتن، اشاره به ساختار و ارزیابی اطلاعات.
