معنی فارسی preposterously
B2به طرز غیرقابل باور و بیمعنی، به شکلی که کاملاً غیرمنطقی باشد.
In a manner that is absurd or ludicrous.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به طرز مضحکی باور داشت که میتواند بدون کمک پرواز کند.
مثال:
He preposterously believed he could fly without any help.
معنی(example):
این طرح به طرز مضحکی غیرقابل اجرا بود، اما آنها به جلو رفتند.
مثال:
The plan was preposterously unfeasible, yet they went ahead.
معنی فارسی کلمه preposterously
:
به طرز غیرقابل باور و بیمعنی، به شکلی که کاملاً غیرمنطقی باشد.