معنی فارسی prepotent

B2 /pɹɪˈpoʊtənt/

غالب، دارای قدرت بیشتر نسبت به ویژگی‌های دیگر.

Having a dominant influence or power over others.

adjective

معنی(adjective):

Very powerful; superior in force, influence, or authority; predominant.

معنی(adjective):

Characterized by prepotency.

example

معنی(example):

صفت غالب در گیاه آن را مقاوم‌تر کرد.

مثال:

The prepotent trait in the plant made it more resilient.

معنی(example):

ژن‌های غالب معمولاً ویژگی‌های نسل‌ها را تسلط می‌کنند.

مثال:

Prepotent genes often dominate the characteristics of offspring.

معنی فارسی کلمه prepotent

غالب، دارای قدرت بیشتر نسبت به ویژگی‌های دیگر.