معنی فارسی prepper
B1پیشنگر، فردی که برای شرایط اضطراری و بحرانهای ممکن برنامهریزی و آمادهسازی میکند
A person who actively prepares for emergencies, typically by stockpiling supplies and learning survival skills.
- noun
noun
معنی(noun):
A student at a prep school.
معنی(noun):
Prep school.
example
معنی(example):
یک پیشنگر کسی است که برای مواقع اضطراری آماده میشود.
مثال:
A prepper is someone who prepares for emergencies.
معنی(example):
بسیاری از پیشنگران غذا و وسایل را ذخیره میکنند.
مثال:
Many preppers stock up on food and supplies.
معنی فارسی کلمه prepper
:
پیشنگر، فردی که برای شرایط اضطراری و بحرانهای ممکن برنامهریزی و آمادهسازی میکند