معنی فارسی preprohibition
B1دوران یا وضعیتی که پیش از قوانین ممنوعیت به فروش الکل وجود داشت.
The period or situation before laws prohibiting alcohol sales were established.
- NOUN
example
معنی(example):
عصر پیش از ممنوعیت اجازه فروش آزاد الکل را میداد.
مثال:
The era of preprohibition allowed for the free sale of alcohol.
معنی(example):
در زمانهای پیش از ممنوعیت، بارها رونق داشتند و شراب فراوان بود.
مثال:
In preprohibition times, bars flourished and wine was abundant.
معنی فارسی کلمه preprohibition
:
دوران یا وضعیتی که پیش از قوانین ممنوعیت به فروش الکل وجود داشت.