معنی فارسی preprostatic

B1

مربوط به مرحله‌ای که قبل از مشکلات پروستات یا درمان‌های مرتبط با آن اتفاق می‌افتد.

Pertaining to the stage before any prostatic issues or treatments are considered.

example
معنی(example):

درمان‌های پیش‌پروستاتیک برای تشخیص زودهنگام ضروری هستند.

مثال:

Preprostatic treatments are essential for early detection.

معنی(example):

او قبل از جراحی تحت مراحل پیش‌پروستاتیک قرار گرفت.

مثال:

He underwent preprostatic procedures before the surgery.

معنی فارسی کلمه preprostatic

: معنی preprostatic به فارسی

مربوط به مرحله‌ای که قبل از مشکلات پروستات یا درمان‌های مرتبط با آن اتفاق می‌افتد.