معنی فارسی prepurposing

B1

عمل تغییر هدف یا استفاده از چیزی به یک منظور جدید.

The act of assigning a new purpose or use to something.

example
معنی(example):

هدف‌گذاری مجدد مبلمان قدیمی می‌تواند در هزینه صرفه‌جویی کند.

مثال:

Prepurposing old furniture can save money.

معنی(example):

او زمان خود را برای افزایش بهره‌وری دوباره هدف‌گذاری می‌کند.

مثال:

She is prepurposing her time for better productivity.

معنی فارسی کلمه prepurposing

: معنی prepurposing به فارسی

عمل تغییر هدف یا استفاده از چیزی به یک منظور جدید.